ولایت مطلقه فقیه



اشنایی با ولایت مطلقه فقیه

پاسخها بر اساس استفتائات از دفتر حضرت ایت ا.. مصباح یزدی تنظیم شده است...

س: ایا ولایت فقیه مستقیما توسط مردم انتخاب می شود؟
ج: بدلیل اینکه عقل مردم قاصر از پی بردن به فقیه افقه ، اعدل، اعلم و اتقی می باشد، ولی فقیه بصورت غیر مستقیم و از طریق مجتهدین تایید شده از طرف شورای نگهبان انتخاب می شود و لذا بصورت انتخاب غیر مستقیم مردم می باشد.
البته اینها همه ظواهر امراست و الا انتخاب مستقیما توسط خداوند تبارک و تعالی انجام می شود و اوست که دلهای مجتهدین مجلس خبرگان را بسوی ولی فقیه می گرداند.
س: ایا ولایت فقیه محدودیت زمانی دارد (مثلا چهار یا پنج سال) یا مادام العمر است؟
ج: بدلیل اینکه ولی فقیه نایب امام معصوم ومنتخب و منصوب از طرف خداوند تبارک و تعالی است ، نامحدود و مادام العمر است.
س: آیا ولی فقیه در مقابل سایرین پاسخگوست؟
ج: خیر ، ایشان فقط در مقابل خداوند تبارک و تعالی پاسخگوست و در مقابل سایر افراد غیر پاسخگوست.
س:ایا ولی فقیه برای مردم عادی نقد شدنی است؟
ج:خیر همانگونه که عنوان شد عقل مردم عادی قاصر ازورود به این مسائل است و اساسا مردم عادی حق ورود به سیاست را به این معنا ندارند.

س:ایا ولی فقیه از طرف سایر فقها نقد شدنی است؟
ج: خیر ، سایر فقها حق دخالت در حکومت را از حیث اینکه فقیه هستند ندارند و از این لحاظ فرقی با مردم عادی ندارند ،لذا موضع سایر فقها و حتی مراجع نیز اطاعت است و ولی فقیه برای فقها نیزمثل سایرمردم غیر قابل نقد است.

س:ایا اعضا مجلس خبرگان رهبری یا رئیس ان میتوانند از رهبری سئوال نمایند؟
ج: مجلس خبرگان رهبری مجرای تجلی و ظهور مقام عظمای ولایت است ولی در ادامه کارهر گونه نظارت به هر صورت باطل است و حتی نوشتن نامه به ایشان حرمت شکنی محسوب می شود چون همانگونه که گفته شد از ایشان نباید در مورد اعمالشان سئوال کرد.
نمونه این حرمت شکنی نامه اخیر اقای رفسنجانی (رئیس مجلس خبرگان رهبری) به مقام معظم رهبری بود ، که شاهد بی پاسخ گذاشتن نامه از طرف مقام ولایت بوده ایم که خود بهترین جواب است.
س: اختیارات مقام عظمای ولایت محدود است یا نامحدود
ج: مقام عظمای ولایت دارای اختیارات نامحدود است و می توانند درزمانی که لازم می بینند حتی واجبات شرعی مثل حج را نیزبرای مدت محدود تعطیل کنند تا چه رسد به تصمیمات جزئی تراز قبیل عزل و نصب مقامات و .....

س:ایا اختیارات مقام عظمای ولایت به مکان خاصی ( مثلا یک کشور خاص) محدود می شود؟
ج: خیر ، اختیارات مقام عظمای ولایت هیچ قید مکانی ندارد و ایشان ولی امر مسلمین جهان هستند.

س: آیا قانون اساسی قیدی برای اختیارات مقام ولایت محسوب می شود؟
توضیح اینکه دریافتیم که اختیارات مقام عظمای ولایت در قید مکان و زمان خاص نیست، حال در خصوص قوانین وضع شده از طرف بشر (مثل قانون اساسی) چطور؟
ج: خیرانچه در قانون اساسی در رابطه با اختیارات مقام عظمای ولایت امده صرفا نمونه و کف اختیارات است و نه سقف ان و همانگونه که از عنوان ولایت مطلقه مشخص است ، این ولایت مطلقه بوده و در هیچ قید قانونی نمی گنجد و الا مطلقه نبود.

س: با توجه به دستور و تاکید قران کریم مبنی بر بر مشورت ، ایا شورای فقها میتواند گزینه دیگری باشد؟
ج: خیر ، ولایت درادامه رسالت و امامت بوده و در هر زمان مجرای فیض و عنایت الهی واحد است و لذا شورای فقها باطل است.

س: موضع ما در مقابل اوامر ایشان چه باید باشد؟
ج: چون ایشان نایب امام زمان (عج) می باشند، موضع مردم عادی ما در قبال ولایت مطلقه، باید اطاعت مطلقه باشد و تفکر و سئوال در مورد عملکرد ایشان از وساوس شیطان است که باید به خداوند متعال پناه برد...

یاد بود فرهاد



شنبه ۹ شهریور ۱۳۸۱ فرهاد مهراد این بزرگ موسیقی پاپ ایران در گذشت .
بعضی ها گفتند او جمعه فوت کرده است .
نمی دانم ولی شنبه روز بدی بود روز بی حوصلگی وقت خوبی که می شد غزلی تازه بگی .
و او دور از وطن و در غربت غزل خداحافظی را گفت .
چگونه می شود از فرهاد گفت و دچار اندوه نشد .
اندوهی که با صدای او در دل ما جا گرفت و جاودانه شد.
در سالهای فعالیت هنری ، او ۱۲ ترانه خواند که اشعار نیمی از آنها توسط
شهیار قنبری و نیم دیگر سروده احمد شاملو سیاوش کسرائی و ایرج جنتی عطائی است
مضمون مشترک همه این ترانه ها برآشفتگی بر وضع موجود است
خستگی ، بیهودگی ، نا امیدی ، تلخی ، بی هویتی و دلواپسی و آینده ای تلخ و مبهم ،
همه محصول همان دوران هستند که فرهاد ما را به کینه و نفرت به آنها فرا می خواند .
روزا با هم دیگه فرقی ندارن بوی کهنگی می دن تمومشون ن ن ن .
اگرچه او کم کار کرد اما گزیده کار کرد و صدایش را به هر شعر موزونی ،ناموزون نکرد .
و این حرفی است که نمی توان برای هر کسی زد .
صدای فرهاد یکی از نمادهای شهر تهران بود .
فرهاد برای آنانی که او را دوست دارند نه فقط یک صدا که مجموعه ای است از تصاویر ذهنی
در کنار خاطراتی فراموش نشدنی از دورانی که خدا کند پس از ما هیچ ایرانی دیگری با آن مواجه نشود .
دهه نفرینی شصت که هنر کشی و هنرمند کشی یک ارزش بود .
وضعیتی که صدای او و بسیاریدیگر را در گلو حبس کرده بودند .
آری دورانی تلخ بود چون صدای فرهاد .
آیئنه میگه تو همونی که یروزمی خواستی خورشید و بادست بگیری
ولی امروز شهر شب خونت شده داری بی صدا تو قلبت می میری
و در انتها مرگ
جماعت من دیگه حوصله ندارم به خوب امید و از بد گله ندارم
گرچه از دیگرون فاصله ندارم کاری با کار این قافله ندارم
مرگی آرام در دیاری غریب و با آرزوی او و حسرت ما برای بازگشت پیکر او .
آیئنه می شکنه هزار تیکه میشه
ولی باز تو هر تیکش عکس منه
و در آخر ما مانده ایم که در هفته های خاکستری می گوییم
گفنتی ها کم نیست ...

هجرت از بلاگ اسکای

فعلا" تصمیم دارم این وبلاگ که قدیمی تر از آن وبلاگ در بلاگ اسکای بود را
بازسازی و دوباره در اینجا بنویسم امید که مرا از
نظرات خود بی نیاز ندانید