کاریکاتوری از خودمان

اینکه خود را بازیچه دست سیاست بازان دنیا کنیم و بر مسیری
که آنان برایمان ترسیم می کنند گام نهیم و مجری سیاست های
آشکارو پنهان آنان باشیم به کنار ، اما از یک نکته مهم همه غافل
مانده ایم . ذات دین اسلام یعنی رحمت و مهربانی .
وقتی شرح زندگانی پیامبر اسلام را می خوانیم آنچه که بیش از
هر چیز دیگر نمود دارد مهربانی و گذشت و رحمت ذاتی او بوده است
تا آنجا که در شرح زندگی ایشان آمده است ،
در مسیری که هر روز می گذشته شخصی آشغال و خاکروبه بر سر
او می ریخته است و این کاررا مداوم انجام می داده است .
روزی پیامبر از آنجا می گذرد و می بیند که کسی چیزی بر سرش نریخت
متعجب شده از همسایگان سوال کرد و گفت : شخصی هر روز بر سر من
خاکروبه می ریخت اما امرور نبود . به او گفتند آن شخص مریض است .
و پیامبر سریعا ً به عیادت او رفت .
حتی خداوند در قرٱن هم اشاره می کند و به پیامبر می گوید
که اگر جز با مهربانی با مردم رفتار کنی آنان به دین خدا نمی گروند .
حالا شما این را با رفتا ر آنانی که به خاطر چند کاریکاتور که شاید
90 درصدشان حتی آن کاریکاتورها را هم ندیده اند در نظر بگیرید
پیامبری که از ریزنده آشغال بر سرش می گذرد و به او چنان رفعتی
نشان میدهد ، اگر بود چه می گفت ؟
گیرم آنان باید مجازات بشوند مجاری قانونی بهتر است ، شیوه های انسانی
و دموکراتیک بهتر و زیبا تر است یا تصاویری خشن
و بی منطق از دینی که پیامبرش آن است را در دنیا نشان دادن و از دیوار
سفارت خانه ای که شاید تقصیری هم ندارد بالا رفتن و آتش سوزی
راه انداختن ؟
اگر در این میان آسیبی به شخصی که هیچ گناهی مرتکب نشده است
وارد شد در پیشگاه خداوند که باید پاسخ بدهد ؟
و اصلا ً پاسخی برای خداوندی که به پیامبرش فرمان می دهد
برای تبلیغ دین جز به مهربانی و عطوفت و رفعت رفتار نکن ،
متصور است ؟